كريم ميثاق

معمولاً كارهای فرهنگی، به همان كارهایی گفته می شود كه دربخشهای ادبی، هنری وعلمی توسط اهل انديشه وقلم صورت می گيرد. كارهای فرهنگی را می توان به دو بخش تقسيم بندی كرد. بخش مثبت وبخش منفی. می توان همان كارهايی را بخش مثبت به شمارآورد كه درجهت آزادی مادی ومعنوی انسان باشد وبخش منفی همان كارهايی را گفت كه درجهت اسارت مادی ومعنوی انسان سيرنمايد.
پُرپيداست كه آزادی مفهوم بسيارگسترده وپيچيده دارد. آزادی اقتصادی، اجتماعی، سياسی، مدنی، فرهنگی وغيره وغيره كه هريك از اين آزاديها شرح و بيان زياد را نيازدارد. كارهای فرهنگی درايجاد، انكشاف وتكامل اين آزاديها نقش برجسته می داشته باشد. ولی مهمترين آزاديها، آزادی ازخود است. انسان تا زمانيكه ازخود آزاد نشود نمی تواند به طور شايد و بايد از مزايای سايرآزاديها برخوردارگردد. طوريكه گفته می شود : ” بزرگترين دشمن انسان خود انسان است ” هرگاه انسان بتواند خودرا از حسادت، حرص، آز، بخل، كينه، دشمنی، انتقام، نفرت، خشونت، تبعيض، تعصب، غيبت، زشتگويی، زشت خويی، شهوت پرستی، شهرت طلبی، قدرت خواهی، ثروت اندوزی، دروغ، ريا، نفاق، تفرقه، نژادپرستی، دورويی، منافقت، خودستايی، كبر، غرور و سايرصفات مضره و به يك كلام از خودخواهی رهايی بخشد، می تواند گامهای استوار به سوی آزادی و خوشبختی بردارد و در جهت انسان كامل شدن رهسپارگردد. هرگاه در چنگال اين صفات مضره گرفتار باشد همانا يك انسان اسير بوده كه همواره از نگاه روانی به نحوی پريشان، مشوش و مريض می باشد.
كارهای فرهنگی مثبت و مطالعه آثار ادبی، هنری و علمی انسان را در جهت آزادی به صورت كُل و آزادی از خود كمك و مساعدت نموده و رهنمون می شود تا انسان بتواند خودرا از اسارتهای مادی و معنوی رهايی بخشد. بدين خاطر بايد كارهای فرهنگی را ارج گذاشت و اهل انديشه و قلم را كه آثار فرهنگی را توليد می كنند گرامی داشت.
خوشبختانه آثاری برای ما رسيده است كه به نحوی در جهت آزادی انسان و به خصوص آزادی ما افغانها از خود ما كه سخت اسير خود می باشيم مؤثر می باشند. اين آثارعبارتند از :
منتخب اشعاراحمد ضيا قاری زاده، چاپ مؤسسه انتشارات رحمن، پشاور، اسد۱۳۸۲ به اهتمام ع. ناصر. “گزيدۀ غزليات بيدل” به گزينش عبيد صافی، چاپ انجمن فرهنگ افغانستان، ليموز فرانسه، سال ۱۳۸۲. “از جدايی”، مجموعۀ اشعار عبدالعزيز پاييز، ناشر انتشارات دارالتفسير اسماعيليان، قم ايران سال۱۳۷۸. “ازچاهسارمغرب”، شعرهايی از عفيف و پاييز، ناشر انتشارات باميان، فرانسه، سال ۲۰۰۲. “رهايی”، اقتباس و نگارش عزيز پاييز، انتشارات باميان، ليموز فرانسه، چاپ دوم سال۲۰۰۵. “خدا روزی اش كنه، نانی قروتی اش كنه”، مجموعه طنز، نويسنده محمود نظری، چاپ كتاب شاه محمد سال ۱۳۸۴ لندن . “اوس نوورته خانده!” ليكوال پيرمحمد باوری، خپرندوی نارنج خپرندويه ټولنه كندهارسال۲۰۰۶ .
درهريكی ازآثار ياد شده می توان موادی را دريافت كه بخاطر آزادی انسان از خود و تكامل ذهنی و عملی آن به سوی انسان كامل شدن، مدد می رساند و اين مقوله را كه راه رهايی انسان از دشواريهای زندگی راه دوستی، محبت، صلح، امن، همبستگی وفاداری وصداقت می باشد به درخشش می آورد.
آری وظيفه انسانی اهل انديشه و قلم همين است كه بايست در فرآورده های فرهنگی همواره منظور نظرشان خدمت به انسان در جهت انسان شدن و به مقصد خود شناسی انسان و رهايی ازخود باشد. اين واژه “خود” يك واژه بسی مهم و پيچيده است. چنانكه گفته شده : خود شناسی خدا شناسی است. اگرخودت بد نباشی هيچ كس ديگر بد نيست. بزرگترين دشمن انسان خود انسان است. بلی شناخت “خود” كار بسيار بسيار دشوار است. هرگاه انسان بتواند در جهت شناخت خود گامهای استواری در اثر مطالعه متداوم و كارعملی بردارد می تواند دريچه خوشبختی را برايش باز نمايد. يكی از موانع بزرگ در اين راه هوا و هوس و خواسته های گوناگون نفسانی است. مفهوم و معنای”نفس” بسی گسترده و پيچيده است. يكی از مفاهيم نفس يعنی”شيطان”. شيطان همين نفس ماست كه هرلحظه و هرلمحه ما را به سوی گمراهی و شر و فساد می كشاند و از خود شناسی باز می دارد. رهايی از شرنفس می تواند رهايی از شرشيطان بحساب آيد. مطالعات آثار فرهنگی به خصوص آثار عرفانی به انسان در جهت رهايی از شرنفس و خودشناسی مدد می رساند. رهايی ازشر نفس و رسيدن به خود شناسی اين زمينه را مساعد می سازد تا چشم باطن انسان باز شود و انسان بتواند از خود بيرون گرديده پيرامونش را ببيند و دريابد كه خداوند در هستی چی نعمتهای فراوان را مفت و رايگان برای انسان عطا كرده است و چی زيبايی های بيكران را برای انسان آفريده است و همين خلقت خود انسان كه يكی از شاهكار های بی مانند هستی است چی نعمت بزرگی از عنايتهای خداوندی است. همين دنيای زيبا كه انسان در آن زندگی می كند مملو از نعمتهای بيحساب و زندگی بخشيست كه فقط برای انسان آفريده شده است و در خدمت انسان قرار دارد. هرگاه انسان ها با صلح و صفا و همكاری باهمی، اتفاق و دوستی زندگی نمايند همين كره زيبای زمين با نعمت های بيكران و فراوانش برای همۀ نسل بشر كافی و شافی همچو بهشت برين است. ولی اين انسان است كه در اثر حرص و آز بی پايان و جنگهای خانمان سوز اين دنيای بهشتی را برای خود دوزخ می سازد. در اينجا با شتاب بايد خاطر نشان ساخت كه در ميان انسانها يك گروه خاص حريص، توطيه گر و شيطان صفت است كه اين جهان زيبا را همچو دوزخ ساخته و به سوی نابودی كامل می كشاند. يكی از مفاد مطالعه آثار فرهنگی اين است كه در جهت شناخت اين گروه حريص و شيطانی به انسان آگاهی می بخشد و جامعه بشری را ذهناً و عملاً عليه آنان بسيج می سازد. بدين خاطر يكبار ديگر برجسته می سازيم: كار های فرهنگی را بايد ارج گذاشت و اهل انديشه و قلم را گرامی داشت.
از آثار ياد شده به دست آمده، با قدردانی نمونه كلام هريكی را زينت بخشای اين شماره “محبت” می سازيم .

شعری از علی مدد رضوانی متولد ۱۳۵۷ در غزنی