کوهِ بابا

روزی ازروزها درعالم غربت كه درجستجوی تصويرهايی ازافغانستان بودم ، نگاهم را پست كارتی جلب كرد كه دران تصويری از”‌بند امير” بود. اين تصويرچنان مرا مجذوب خود ساخت كه نتوانستم نگاهم را ازان برگيرم. انگار درآن افسونی بود كه مرا گرفتار خود ساخته بود. آری افسونی، افسون هنر!

بند امیر

اين تصوير كه به صورت رنگه عكاسی شده، بيانگرآن است كه تصويربردار يك عكاس عادی نبوده بلكه يك تصويربردار حرفوی ودارای ديد ژرف هنری وعرفانی بوده است. هرچی به اين تصوير دقيق نگاه شود به همان اندازه ريزه كاريهای زيبايی های طبيعت دست نخورده آنجا، جلوه نما می گردد. درياچه های نيلگون بند امير، آبشارهای سيمگون وكوه بچه های رنگين پيرامون آن درزيرآسمان لاجوردين، دريك فضای پاك آفتابی كه تمامی هستی طبيعی آن سرزمين زيبا را نمودار می سازد چنان به دقت باز آفرينی شده است كه هربيننده را به تحسين از كار هنری تصويربردار وا ميدارد.
تصويربردار دراين تصوير و ميتوان گفت كه درتمامی تصويرهايش كه از نقاط مختلف افغانستان و از آثار تاريخی و باستانی و مناظر زيبای كشور برداشته است عمده تاً سه نگاه را به تماشا چی القاء می نمايد، نگاه وطن دوستی، نگاه هنری و نگاه عرفانی. آری هنرمند فقيد، روان شاد عبدالصمد آصفی با تصوير برداريهای بكر و بی مانندش با بيننده آگاه سخن می گويد، سخن ازغنای گذشته فرهنگی كشور و سخن ازبی اعتنايی دوره های پسين در باره حفظ، مراقبت و مواظبت آثارتاريخی باستانی. وقتی به تصوير منار جام، مصلی های هرات، بت های باميان، مناره های غزنی، مسجد جامع هرات، زيارت شاه اوليا در مزارشريف، بناهای تاريخی بلخ، بازارسرپوشيده تاشقرغان، بالاحصار و شهر كهنه غزنه، بالاحصاركابل، تاق ظفر در پغمان، منظره های دره سالنگ وغيره نظر می اندازی درمی يابی كه عبدالصمد آصفی يك هنرمندِ تا ژرفا وطن دوست و آزاد انديش بوده است. ارزش صميميت و زحمت كشيهای فرساينده وی آنگاه به خوبی دريافته می شود كه شادروان عبدالصمد آصفی در يك شرايط دشوار كه هنوز در افغانستان تكنالوژی مدرن عكاسی بدسترس نبوده (گپ ازچهل پنجاه سال پيش است ) او توانسته چنان عكس هايی را به وجود آورد كه بی مثال بوده و هنوزهم درافغانستان بی مانند است. او چنان واقعيتها را هنرمندانه بازآفرينی كرده است كه بينندۀ آگاه را به آنسوی تصويرها می برد و كتابی ازاحساس، عاطفه و زيبايی را دربرابرش می كشايد. دراين كتاب شما يك تصوير بردار عاشق را می بينيد كه عاشق وطنش است و به حرفه اش عشق می ورزد و در می يابيد كه هر تصوير را چندين بار تصوير برداری حك و اصلاح نموده است و تا زمانيكه اين تصويرها برای عرضه آماده شده است متحمل فشارها و عرق ريزی های زياد شده است. بيننده دراين تصويرها ازيكسو پديده های جالب هنری را كه همانا زيبايی است می بيند و از سوی ديگر پديده های عرفانی را كه همانا شناخت طبيعت، هستی و خدا است تماشا می كند و در مي يابد كه در پيرامون ما چی غنا ها و چی زيباييها است كه عطا بخش خطا پوش به آدمی مفت و رايگان عنايت كرده است

هرگاه آدمی آدم شوند و با همزيستی مسالمت آميز، همكاری و احترام متقابل و رعايت عدالت اجتماعی در اين دنيای غن ی و زيبا بدون جنگ و خشونت زندگی نمايند می توانند از اين جهان گسترده وغنی بهشت بسازند.

روضه مزارشریف

با درد و دريغ كه چنين هنرمندان بزرگ و شخصيتهای قابل قدر و احترام به فراموشی سپرده می شوند و به كارهای سترگ و جاودانی شان اعتنايی نمی شود و حتی ازايشان يادی هم به عمل نمی آيد. وزارت اطلاعات و فرهنگ ازنگاه منافع ملی و از نگاه وظيفوی مسئووليت دارد تا ازچنين شخصيتها كه در حقيقت ثروت ملی می باشند، وقتاً فوقتاً تجليل به عمل آورده و فرآورده های كاری شان را جمع آوری نموده، تجديد چاپ كرده، بدسترس نسل جوان قرارداده و ازضياع آنها جلو گيری نمايد. يك وجيبه ملی و انسانی است كه مجموعه تصويرهايی كه توسط زنده ياد عبدالصمد آصفی عكاسی شده است كه در ذات خود بی مانند می باشند بايد به وسيله وزارت اطلاعات و فرهنگ جمع آوری گرديده و البوم آن تنظيم و تجديد چاپ شود. اين عمليه نه تنها تجليل از يك شخصيت هنری و اجتماعی است بلكه خدمت بزرگی است به صنايع توريسم افغانستان ومعرفی آثارفرهنگی و تاريخی كشور. اين تصويرهای بكر و بی مثال برای جلب جهانگرد درافغانستان- كه بهترين منبع درآمد ملی شده می تواند، بسيار مفيد و ثمربخش واقع می گردد، چنانچه در وقت و زمانش واقع گرديده بود.
به گفتۀ محترم عبدالله شادان، زنده ياد عبدالصمد آصفی نه تنها دربخش صنايع جهانگردی ومعرفی آثار باستاني، تاريخی، فرهنگی و مناظرديدنی افغانستان خدمات بزرگ و فراموش ناشدنی را انجام داده بود بلكه در صنايع سينما و فيلم سازی نيز مصدرخدمات قابل ستايش و قدر در افغانستان شده بود. وی به صفت رئيس افغان فلم در سالهای كه صنايع سينما و فلم سازی در كشورتازه پا بود با كوششهای خستگی نا پذير و ابتكارات چشم گير در توليد فلم های هنری و مستند و ژورنالستيك كارهای پُرثمری را انجام داد. بايست كه از كارهايش قدر شناسی به عمل آيد و ازشخصيت والا مقام فرهنگی، اجتماعی و هنری اش تجليل صورت گيرد.
طوريكه گفته آمد تنها تماشای همان يك تصوير از “بند امير” كه به شكل پست كارت بدسترس ما می باشد، انگيزه آن شد كه ما اين ياد نامه را به قلم آوريم و آن تصوير ما را به گذشته های دوربُرد به گذشته های دهه شصت و هفتاد ميلادی كه تصويرهای گوناگون آثار فرهنگی و مناظر زيبای افغانستان كه توسط عبدالصمد آصفی عكاسی شده بود زينت بخشای در و ديواركشور بود.
ما معذوريم ازينكه فقط با نام و تصويربرداريهای اين شخصيت بلند پايه آشنايی مختصرداريم و نتوانستيم از شرح حال كاملش آگاهی بدست آوريم. به روايت بعضی از دوستان كه اعضای خانواده اش به ايالات متحده امريكا اقامت دارند و بانوی سخن آرا سيما شادان يكی ازاقارب شان می باشد. اميدواريم درآينده بتوانيم به ياری و مدد ايشان معلومات جامع در باره اين شخصيت فرهنگی، اجتماعی،‌ هنری و وطن خواه كشور بدست آوريم و زينت بخشای برگهای “محبت ” نمایيم.
توقع و تقاضا اين است كه وزارت ” اطلاعات، فرهنگ وجوانان ” افغانستان از اين ملياردها دالری كه از جامعه بين المللی به افغانستان سرازيرمی گردد و بخشی ازآن در بودجه وزارت موصوف داخل می شود، به منظور رشد و انكشاف سينما، تياتر، موسيقی، رقص، رسامی، مجسمه سازی، ادبيات (شعر، داستان، نمايشنامه، فلمنامه )، تاريخ نويسی، راديو، تلويزيون، ژورنالیسم، ورزش، نمايشگاه،‌‌ موزيم، باستان شناسی و ساير امور فرهنگی و در جمله، تجليل از شخصيتهای فرهنگی، اجتماعی، هنری، علمی،‌ تاريخی و سياسی گذشته و حال كه به يقين مرحوم عبدالصمد آصفی مقام نخستين ها را خواهد داشت مصرف نمايد. با شتاب بايد خاطر نشان ساخت اكنون كه راديوی بی بی سی ازپُر شنونده ترين راديو ها در افغانستان است، چقدر خوشايند خواهد بود كه گردانندگان برنامه ” انديشه وهنر “‌ يكی ازبرنامه های شان را به معرفی روان شاد عبدالصمد آصفی و كارهای پُربارش تخصيص دهد.