فعالیت های انجمن

سنت یاد و یادآوری از شخصیت های علمی و فرهنگی افغانستان در سالیان اخیر، پس از تجلیل و یادکرد از شخصیت میرغلام محمد غبار (نویسنده و مورخ افغان) در لندن رنگ و نمای جدی تری را در حال شکل گرفتن است. یک سال و اندی پیش مراسمی نکوداشت از شخصیت هایی ( شادروان عبدالاحمد جاوید و زنده یاد فیض محمد کاتب) ، جمع زیادی از اهل دانش و فرهنگ را گرد هم آورند.
امسال نیز ، بتاریخ ۲۴ فبروری، برابر با پنجم حوت ۱۳۸۴ خورشیدی یکی از تالار های مجلل دانشگاه لندن پذیرای جمع دیگر بار اصحاب دانش و بینش افغانستان گردید. این بار انجمن دوستی افغان ها با همکاری تعدادی از دانشجویان مقیم انگلستان، مراسمی را به نکوداشت از شخصیت مرحوم براتعلی تاچ در نودو پنجمین سال تولدش برنامه ریزی کرده بودند.
قرار برنامهء اعلام شده، کاندید اکادیمیسن پوهاند شاه علی اکبر شهرستانی، پوهاند رسول رهین، همایون تاچ، دکتور شاولی، محمد اکبر کرگر، محمد ابراهیم ارغوان، شانور تاچ، عبدالکریم میثاق، هارون یوسفی، محمد شفیع و عبدالله اکبری و گپ رانی محفل را با گردانندگی پوهاند سید سعدالدین هاشمی وظیفه دار بودند. لاکن کم زمانی تنها به دکتور شاولی، اکبر کرگر، ابراهیم ارغوان و همایون تاچ اجازه داد تا نوشته های خویش را پیرامون شخصیت برات علی تاچ بخوانش گیرند.
در آغاز پوهاند سید سعدالدین هاشمی، در قسمتی از سخنانش، شخصیت و زمان براتعلی تاچ را چنین معرفی کرد:
“شادروان تاچ در طول زندگی، شاهد و ناظر رخداد های زشت و خوب تاریخ بوده و یا در متن حوادث قرار داشت. این تجربه اندیشه اورا بارورتر گردانید. تاچ آدم عمل و مثبت گرا بوده و با دانش سیاسی و کاربرد فکری که داشت معتقد بود که در مردم این کشور، این ظرفیت و استعداد وجود دارد که به مدد اندیشه و قلم کشور خودرا به یک کشور پیشرفته مبدل سازند.”
سخنران بعدی همایون تاچ، فرزند سوم براتعلی تاچ بود. وی ضمن سپاسمندی از حضور حاضرین، شکل گیری اندیشه سیاسی پدرش را در دوران تحصیل وی در ترکیه، متاثر از اوضاع کشور میزبان خوانده و چنین گفته آمد: “رشد فکری و نضج سیاسی تاچ مربوط همین سالهای تحصیل، تغییرات دموکراتیک و بنیادی کشور میزبان تحت رهبری کمال اتاترک و تحولات بین المللی، بخصوص در اروپا محسوب می گردد. و وی در همان ترکیه به این عقیده رسیده بود که یگانه راه نجات وطن از عقب ماندگی وحشتناک اقتصادی، فرهنگی و سیاسی راه دموکراسی است ، راه پایان بخشیدن به حاکمیت مطلقه از طریق شرکت مردم در حاکمیت، برخورد غیر تبعیضی با ساکنان کشور، مشارکت ملی و تامین آزادی های دموکراتیک و … می باشد.
بر مصداق سخنان آصف آهنگ، یکی از اعضای جوان و فعال و بعدا منشی شورای مرکزی جمعیت وطن، از گرایش سیاسی جمعیت وطن چنین یادآوری به عمل می آید: “هرگاه مقصد شما از گرایش عقیده وی باشد، طبعا وجود داشت ولی نظر به شرایط، که وجود نداشت مبارزه کاملا در چوکات مشروطه شاهی بود و کدام اختلافی وجود نداشت.” در جای دیگر، شرح مفصلی پیرامون فعالیت های علمی ، اقتصادی- تجارتی و سیاسی- سازمانی تاچ در مقطع اشتغال در وظایف استادی در فاکولته حقوق و علوم سیاسی دانشگاه کابل، ریاست شرکت هزاره جات و عضویت در هیئات عامل مرکزی جمعیت وطن و عهده داری وظیفه صندوقداری این جمعیت و همچنین چگونگی سرکوب جنبش مشروطیت سوم در اواخر سالهای حکومت شاه محمود خان و به زندانی انداختن فعالان جمعیت های وطن، ندای خلق و ویش زلمیان، آمده است .
بیانیه با یادآوری از ظلم و جفای حکمرانان وقت در برابر آزادی خواهان و وطندوستان واقعی با چنین جملاتی به پایان می رسد : ” یکی از این مظلومان، زنده یاد برات علی تاچ بود که نخست وی را از ادامهء فراگیری بیشتر علم و کسب تجربهء کاری در کشور ترکیه برحذر داشتند و از اثر فشار سفارت افغانی به کشور عودتش دادند. در برابر تشبث اقتصادی- تجارتی اش در مقطع فعالیت های شرکت هزاره جات توطیه و آنرا ورشکست ساختند. فعالیت های سیاسی اش را با به زندان انداختن او و همسنگرانش موقتا متوقف گردانیدند؛ تا بالاخره به این همه ظلم و تعدی بسنده نکرده و بعد از رهایی از زندان به حیاتش خاتمه بخشیدند.
اکبر کرگر به زبان پشتو از شخصیت و کارکرد مرحوم تاچ تجلیل به عمل آورد. وی به نقل از یکی از شخصیت های ملی آن برهه، شادروان عبیدالله روغ گفت: تاچ همیشه به دو نکته اشاره می کرد:” در وطن عزیز ما جدایی میان هزاره و پشتون هرگز وجود نداشته است و دوم اینکه، آن کشور و یا نیرو هایی که بنابر پیوند مذهبی خود را غمخوار هزاره ها نشان می دهند، واقعیت ندارد، بلکه این یک سرپوش است برای مقاصد آزمندانه آنها. “
دکتور شاولی زندگی برات علی تاچ را در سه برهه از زمان قابل تحسین و تکریم دانست:
۱. دوران تحصیل درترکیه، ۲. دوران بعد از تحصیل و بازگشت به وطن و پیوستن به جنبش های مشروطه خواهی و دموکراسی و ۳. زندگی سالهای اخیر وی که دکتور شاولی آنرا زندگی دشوار و پر از مشقت خواند که برات علی تاچ به گفته وی در زندان استبداد بوده و از سرعدم سازش با استبداد بعد از مدت کوتاهی پس از آزادی از زندان در راه آرمان خود جان سپرده است .
محمد ابراهیم ارغوان به صورت مفصل به تحلیل اوضاع سیاسی و جنبش های مشروطه خواهی قرن بیستم افغانستان و کارکرد های حکومت های وقت می پردازد. بعد سیری در زندگی تاچ ، از دوران کودکی تا بلوغ، سالهای تحصیل در کشور ترکیه، اثرات پیشرفت های کشور در رشد فکری وی، بازگشت به وطن با توشهء عمیق علمی و اندیشهء نوین سیاسی و باورمندی ژرفی در راستای راه اندازی جنبش بنیادی برای کشورش می کند. موصوف به صورت مشرح از نقش شادروان تاچ در جنبش مشورطیت سوم همراه با سایر همسنگرانش یادآوری نمود و دوران تاچ را دوران استبداد خوانده و برات علی تاچ را یکی از قربانیان استبداد نام گرفت.
دکتور اکرم عثمان، کاندیدای اکادیمیسن اعظم سیستانی و فرهنگیان و مسئولین چند از انجمن های داخل و خارج افغانستان که نتوانسته بودند در محفل شرکت کنند، نوشته و پیام های خویش را عنوانی محفل فرستاده بودند.
در بخشی از پیام دکتور اکرم عثمان می خوانیم: “… آنهایی که در تاريخ معاصر افغانستان در پی مسخ صورت تاريخ ، با استفاده از انواع ترفند و حيله بوده اند، کوشيده اند مردم را اغفال نمايند و چهرهء دروغينی از واقعيت را به نمايش بگذارند. از اين جاست که سراغ گيری صورت و سيرت زمانه های از دست رفته کاری بس دشوار، حساس و ظريفيست. وقتی که اوراق ليالی و ايام را ورق می زنيم می بينيم که چه سيه کاران نقاب پوشی بر بلندای نيکنامی و جلال مکان کرده اند و چه نيکنامان معصوم و مظلومی که در عين طهارت و پاکی، سياهکار معرفی شده اند.”
در میان نوشته ها و پیامهای رسیده تنها پیام محمد کریم خلیلی، معاون رئیس جمهوری اسلامی افغانستان توسط نجیب اله مهاجر، کنسول افغانستان در لندن و پیام سلطان علی کشتمند، صدراعظم سابق افغانستان توسط برادرش انجنیر حسن علی طیب بخوانش گرفته شدند. در بخشی از پیام محمد کریم خلیلی آمده است: “باورمندیم که گرامیداشت از شخصیت های علمی، فرهنگی و سیاسی چون مرحوم “برات علی تاچ” تجلیل از یک شخص عادی و معمولی نیست، بلکه یادکرد آنها به مثابه پاداشی است از افکار، اندیشه ها، شیوه ها و رفتار های ایثارگرانه و فداکارانه ای است که اعماق تاریک و پر اختناق تاریخ را روشنی بخشید و از فرورفتن مردم در تنگنا های اندیشه سوز استبداد سیاسی جلوگیری به عمل آورد.”
” استاد برات علی تاچ از معدود شخصیت هایی بود که دانش را با سیاست آمیخت و سمت استادی در دانشگاه را با ریاست و مدیریت در وزارتخانه ها پیوند زد و از هر دو در راه رسیدن به اهداف مبارزاتی خود بهره برد …”
خوانش پیامها نقطه های پایانی محفل بود که حدود ساعت ۶ شام شروع و تا ساعت ۹ شب به طول انجامید
یادداشت: متن کامل سخنرانی های خوانده شده و ناخوانده و پیام ها در پی خواهند آمد

Translate »